ادبیات و فرهنگ
مرخصی من اگرچه این بار بسیار کوتاه بود اما خبرهای پیاپی که می رسید ، لحظاتم را شیرین می کرد . در مسیر بودم که از انتشارات نوید زنگ زدند و خبر دادند کتابم مجوز گرفته است . منظومه ی « از رنگ باستانی چشمانت » را چند ماه پیش به انتشاراتی نوید شیراز سپرده بودم . پس از شام و به پیشنهاد دخترم فروغ ، جلسه ای خانوادگی در خانه تشکیل دادیم و پس از بحث و گفتگو ، نتایج مثبتی حاصل شد . صبح روز 29 مهرماه نیز با همسرم به بانک رفته ، سفته گرفتیم و در یکی از بانک ها مقدمات وامی را فراهم آوردیم . عصر به سالن کانون امام خمینی رفتیم . من ، همسرم ، غزاله و رسول . فروغ هم آمد. همایش استانی حافظ و زمانه ی ما برگزار شد . تعدادی از دوستان ، استادان و هنرمندان و جمعی از شاگردان دوران تدریس را ملاقات کردم . آرش آب شیرینی تار نواخت . من ، امرو هیچستانی و خانم معصومه خدادادی شعر خواندیم . منصور پایمرد ودکتر سیاوش جعفری در باره ی حافظ سخنرانی کردند . چند کلیپ زیبا پخش شد. استقبال از حافظ ، پر شور بود . شب افتخار میزبانی تعدادی از بزرگواران و بزرگان اهل قلم نصیبم شده بود . محور بحث ها و حرف هامان، حضرت حافظ بود . شبی به یاد ماندنی با حضور : ( به ترتیب الفبایی ) خانم زهره ابوقداره نویسنده و عضو هیئت مدیره ی انجمن دوستداران حافظ شیراز . رسول باقری . منصور پایمرد رییس انجمن های دوستداران حافظ ایران که چند غزل از خواجه شیراز خواندو همسر محترم ایشان . خانم دکتر پرهیزگاری ، نویسنده و محقق و همسر دکتر عاشوری نژاد . حسن حیدری .صالح دروند شاعر . دکتر مسلم زمانی . مرتضی زند پور شاعر . محسن شریف نویسنده ی شهیر جنوب و بوشهر . دکتر عباس عاشوری نژاد ، نویسنده و محقق . غزل غلامی . فروغ غلامی که با غزل خوانی خود ، شب را از آنچه که بود ، شیرین تر کرد . اسفندیار فتحی شاعر . همسرم بتول قاسمی و حضور فعالش . ملیحه کریمی عضو هیئت مدیره ی انجمن دوستداران حافظ شیراز . نجف قلی محمودی هنرمندی که ما را از اجراهای شیرین خود بی نصیب نگذاشت . دکتر رضا معتمد ، شاعر ، نویسنده و محقق .